خواندن مقالههای علمی با هدف عمقبخشی و تولید دانش در سطوح مختلف انجام میشود.
دانشجویان وفتی از دبیرستان وارد محیط جدید دانشگاه میشوند با منابعی مواجه میشوند که کارکردهای متفاوتی دارند.
بنابراین با توجه به کارکردهای این منابع نیازمند مهارتهای جدید در خواندن هستند که در دبیرستان نمیآموزند.
مطالعه متون علمی (کتابهای درسی، مقالهها، پایاننامهها و …) از نظر میزان، نحوه و ساختار مطالعه متفاوت است.
خواندن و نوشتن لازم و ملزوم همدیگر هستند. اگر بخواهیم خوب بنویسیم در مرحله اول باید یاد بگیریم خوب بخوانیم.
بسیاری از دانشجویان و پژوهشگران نوپا پس از مدتی دچار سرخوردگی و خستگی میشوند.
به نوعی شلختگی و بهمریختگی در کار میرسند که انگیزه و اشتیاق ادامه کار را از آنها میگیرد.
کاترین فرث در مقاله خود دلیل این چالش را در خواندن میداند و مواردی از اشتباهات رایج خواندن را بیان میکند.
محتواهای منتشر شده در این زمینه بررسی و استخراج شده که در ادامه به نکات مهم و کلیدی آنها میپردازیم.
مطالعه بدون هدف
چقدر پیش آمده که مقالهای را از ابتدا تا انتها بخوانید ولی در نهایت هم مطمئن نباشید که چه چیزی یادگرفتید؟
قبل از شروع به خواندن هدف خود را مشخص کنید. قصد دارید از خواندن این مقاله یا کتاب به چه چیزی برسید؟
آیا به دنبال درک مفاهیم کلیدی و پایه هستید؟ آیا میخواهید زمینههای تازهای از حوزه موضوعی را کشف کنید؟
آیا طالب یافتن دیدگاههای جدید و متفاوت هستید؟ یا ….
اگر قبل از شروع به خواندن مقالههای علمی، هدف خود را مشخص کنید این مسئله به شما کمک میکند که روی مطالب تمرکز کنید.
برای خواندن مقالههای علمی روی مطالبی تمرکز کنید که شما را به هدفتان میرساند. به این ترتیب به راهکارهای بهتری برای یادگیری میرسید.
خواندن منفعلانه
تصور کنید که قرار است مقاله بسیار حرفهای و دشواری را بخوانید و به اتمام برسانید.
آیا خواندن و به پایان رساندن این مقاله یا مطلب دشوار به تنهایی نشاندهنده موفقیت شما در خواندن است؟
گرچه میتوان این اتمام را نوعی موفقیت به شمار آورد اما در اصل کافی نیست. چرا؟
در صورتی میتوانیم یک مطالعه یا خواندن را موفقیتآمیز قلمداد کنیم که بتوانیم با آن ارتباط برقرار کنیم.
خواندنی برای ما ارزش افزوده دارد که بتوانیم در انتها دانستههای تازه خود را درنظر بگیریم.
برای اینکه بتوانیم با یک نوشته علمی ارتباط برقرار کنیم بهتر است روی نکات زیر متمرکز شویم:
- یادداشتبرداری کنید
- سوالاتی که ایجاد میشود را بنویسید
- سعی کنید ایدههای مختلف را ترسیم کنید.
- ارتباط میان ایدههای مختلف را پیدا کنید.
- با دوست یا استاد خود درباره مقاله صحبت کنید.
به طور خلاصه کاری کنید که عمیقا با متن درگیر شوید و با آن ارتباط برقرار کنید.
خواندن برای حفظکردن
تعهد داشتن و تکیه بر حافظه مهم است اما اگر در این مرحله باقی بمانید سودمند نیست.
باید از این حد فراتر رفته و به درک برسید. اگر درک عمیق از دانش نباشد، توان افزودن به آن را نخواهید داشت.
درک عمیق به این معناست که بتوانید با آنچه میخوانید ارتباط برقرار کنید، آن را تفسیر کرده و در حل مسئله به کار بگیرید.
برای اینکه به درک بهتری از مطالب خوانده شده برسید بهتر است تمرینات زیر را داشته باشید:
- سعی کنید محتوایی که به ذهن سپردید، توصیف کنید.
- مطالبی که در حافظه دارید به صورت معنیدار سازماندهی کنید.
- هرآنچه را که خواندهاید با زبان و بیان خود جمعبندی کنید.
- آنچه را که خواندهاید با محتواهای دیگر مقایسه کنید.
- با کسانی که در موضوع مشابه شما فعال هستند بحث و گفتوگو داشته باشید.
این تمرینها برای خواندن مقالههای علمی در درازمدت باعث میشود که معنی پشت اصطلاحات را کاملتر درک کنیم.
توهم و تصور فهمیدن
گاهی اوقات پیش آمده که خیال میکنیم یک مفهوم را به خوبی فهمیدهایم، اما امکان توضیح را نداریم.
اگر کسی از ما بخواهد که مفهوم را توضیح دهیم از توضیح ناتوانیم و خجالت میکشیم که حرفی برای گفتن نداریم.
این اشکال زمانی پیش میآید که یک مبحث پیچیده را مطالعه میکنید و فکر میکنید که فهمیدید.
معمولا خود را با این عبارت متقاعد میکنید که فهمیدم: معلومه، منطقیه.
در این زمان وقتی به یک مفهوم کلیدی برخورد کنید هرچند اگر ساده به نظر برسد از توصیف آن ناتوان هستید.
برای اینکه با این مشکل مواجه نشوید حتی مفاهیم ساده را برای خودتان توصیف کنید.
سعی کنید کاربرد آن مفهوم را در جایگاههای مختلف تصور کنید تا به درک درست و کاملی از آن برسید.
حتی اگر نیاز باشد چندین بار برگردید و اینکار را انجام دهید تا کاملا به آن اشراف پیدا کنید.
خواندن همزمان و یکباره
برنامههای شلوغ و درهم تنیده باعث میشود که در بسیاری از موارد خواندن یک مطلب علمی را به تعویق بیاندازید.
تا دقیقه 90 صبر میکنید و یک مطلب، مقاله یا کتاب را با تمام مفاهیم و فصلها به یکباره مطالعه میکنید.
این خواندن همزمان باعث میشود که کیفیت درک و فهمیدن عمیق کاهش پیدا کند.
به عبارتی میتوان گفت که این نوع مطالغه، خواندن واقعی به شمار نمیرود بلکه نوعی مرورکردن است.
بهتر است هر متن که قرار است در کار علمی استفاده شود چندین بار با تمرکز بر قسمتهای مختلف خوانده شود.
بین هر بار خواندن مقالههای علمی چندروزی فاصله ایجاد شود تا ذهن فرصت اندیشیدن به آن محتوا را داشته باشد.
در اصل این آسیب به دو دلیل عمده ایجاد میشود:
- یک متن را به علت وقت کم فقط یکبار میخوانیم
- فرصتی برای اندیشیدن درباره آنچه خواندهایم نداریم
سرعت خواندن خود را براساس آنچه میخوانید تنظیم کنید. تکنیکهای سریعخوانی برای همه مفاهیم کاربرد ندارند.
برجستهسازی افراطی
برجسته کردن و نشانهگذاری قسمتهای مختلف متن میتواند به شما در یادگیری و درک بهتر کمک کند.
آنچه که اینجا اهمیت پیدا میکند برجسته کردن بخشهای بسیار زیادی از یک متن است.
وقتی در خواندن مقاله یا مطلب علمی قسمتهای زیادی را بدون تفکر عمیق به عنوان بخشهای مهم نشانهگذاری کنید به یادگیری خود آسیب زدهاید.
خیلی خوب است که به نشانهگذاری و هایلایت کردن متن توجه کنید اما دقت کنید که مدام از این شگرد استفاده نکنید.
همه چیز را میخوانید
شما آنقدر فرصت ندارید که هرآنچه منتشر میشود را بخوانید. بنابراین باید تمرکز خود را روی مهمترین و مرتبطترین مطالب بگذارید.
اگر تعداد منابعی که قرار است مطالعه کنید زیاد باشد به همان اندازه توجه و دقت شما کاهش خواهد یافت.
کاترین فرث از این کار به خواندن با چربی اضافه یاد میکند.
برای رفع این مسئله معیارهای قویتری برای انتخاب آنچه باید بخوانید در نظر بگیرید. در انتخاب و گزینش منابع دقت کنید.
منابعی را برای خواندن انتخاب کنید که در پیش بردن کار پژوهشی یا مطالعاتی شما بیشترین تاثیرگذاری را داشته باشد.
برای خواندن مقالههای علمی کمتر بخوانید، اما عمیق و با توجه کامل بخوانید.
کاترین فرث رئیس برنامه های دانشگاهی در کالج ترینیتی، دانشگاه ملبورن است. که قسمتیهایی از این پست از وبلاگ وی استخراج شده است.
پیشنهاد میکنم مطالب مربوط به تفکر انتقادی و مهارتهای پژوهشگری را نیز بخوانید.
بسيار عالي بود دستتون طلا و با ارزوي موفقيت روزافزونتون