مشکلات خویشاوندی در پژوهش به چه معناست و چگونه ظهور پیدا میکند؟ موضوع بحث این مقاله درباره مشکلات خویشاوندی در پژوهش است.
پژوهش یک فرایند است. هر فرایند نیازمند انسجام، ترتیب و توالی است که اگر نباشد فرایند دچار مشکل میشود.
زمانی که ناهمگونی، ناهمخوانی یا حتی تضاد در بخشهایی از کار پژوهش نمود پیدا کند انسجام از هم میپاشد.
در این مقاله ما ابتدا تعریفی کلی از مشکلات خویشاوندی در پژوهش مطرح میکنیم و بعد به سراغ اجزاء میرویم.
تعریف مشکلات خویشاوندی در پژوهش
هر پژوهش دارای اهدافی است. در متون مختلف اهداف پژوهش با عبارتهایی متفاوت مطرح شدهاند. مثلا:
- اهداف خرد و کلان
- اهداف کلی و جزئی
- اهداف اصلی و فرعی
یک پژوهشگر در تمامی مراحل فرایند پژوهش باید به این اهداف پایبند باشد و مطابق اهداف کار را پیش ببرد.
چنانچه در هریک از مراحل و گامهای پژوهش این اهداف به فراموشی سپرده یا نادیده گرفته شوند مشکلاتی رخ میدهد.
قربانی (1398) در کتاب خود با عنوان “روش تحقیق پیمایشی:راهنمای عملی” از این موضوع به مشکلات خویشاوندی یاد میکند.
این زمانی است که محقق از اصل تحقیق دور میشود و مفاهیم بیربط و دور از چشمانداز پژوهش را به آن وارد میکند.
گاهی اوقات پژوهشگران تصور میکنند وظیفه دارند تمامی کلیات موضوع رو پوشش دهند در حالیکه اینطور نیست.
به طور خلاصه هر زمان که در انجام پژوهش از اهداف آن دور شویم، محتوای ایجاد شده ما دچار مشکلات خویشاوندی میشود.
این مشکلات در چه جاهایی از پژوهش نمود پیدا میکنند؟ در ادامه ما به بررسی و بیان آن در سه دسته کلی اشاره میکنیم.
- در بیان اهداف
- در جستجو و یافتن پیشینههای پژوهش
- در خواندن و بررسی محتوای منابع
- در یادداشت برداری و استفاده از منابع

در بیان اهداف
گفتیم که پژوهشها به طور عمده از دو نوع هدف تشکل شدهاند. اهداف خرد و اهداف کلان.
انسجام درونی باید هم میان اهداف کلان با هم حفظ شود و هم میان اهداف خرد با اهداف کلان.
چنانچه پژوهشگر نتواند این انسجام را در اهداف حفظ کند و نشان دهد، اهداف ارائه شده دچار مشکلات خویشاوندی شدهاند.
مثلا اگر هدف کلان ما بررسی چالشهای بیمه است، اهداف خرد باید از این چالشها نام ببرد.
شاخص هدف کلان: چالشهای بیمه
- شاخص هدف خرد۱: میزان درآمد
- شاخص هدف خرد۲: سن و سال
- شاخص هدف خرد۳: جنسیت
اگر پژوهشگر در این زمینه در هدف خرد طراحی الگو را بیان کند، این اهداف دچار مشکلات خویشاوندی هستند.
در جستجو و یافتن پیشینههای پژوهش
ما برای جستجو علاوه بر اینکه باید به عنوان یا موضوع برای استخراج کلیدواژهها توجه کنیم، باید به اهداف هم توجه داشته باشیم.
آیا کلیدواژههایی که انتخاب کردیم منابعی را بازیابی میکند که به اهداف پژوهش ما نزدیک باشد؟
آیا میدانیم برای اینکه اهداف پژوهش خود را پوشش دهیم از چه منابعی باید استفاده کنیم؟
مثلا اگر در اهداف به یکسری دادههای جمعیت شناختی نیاز داریم آیا یافتن مقالات و کتابها بیشتر کمک میکند یا دادههای آماری؟
حفظ ارتباط درونی با اهداف فقط به انتخاب کلیدواژه و پایگاه ختم نمیشود بلکه در در مرحله گزینش منابع هم به آن نیاز داریم.
هنگامی که یک پژوهشگر منبعی را انتخاب میکند باید این الگو را در ذهن داشته باشد که این منبع قرار است کدام هدف را پوشش دهد؟
وقتی ما در هر مرحله از جستجو به اهداف پژوهش توجه داشته باشیم، منابعی که بازیابی و استفاده میکنیم در راستای اهداف خواهد بود.
در خواندن و بررسی محتوای منابع
اگر قرار است از یک کتاب برای پژوهش خود استفاده کنیم آیا لازم است تمامی قسمتهای کتاب را مطالعه کنیم؟
اگر یک مقاله متغیرهای مختلفی را بررسی کرده و ما از آن استفاده میکنیم آیا باید تمام متغیرهای استفاده شده را بیان کنیم؟
آیا دادههایی که وجود دارند در هرطیفی که باشند اجازه ورود به پژوهش ما را دارند؟
اینجاست که باز هم مشکلات خویشاوندی مطرح میشود اینبار در خواندن و بررسی محتوای منابع.
مطالعه هوشمندانه و بهرهگیری متفکرانه از منابعی که بازیابی و انتخاب کردیم مورد دیگری است که باید به آن توجه شود.
ما در نگارش پیشینه یا گزارش نتایج پژوهش دیگران فقط مواردی رو بیان میکنیم که به پژوهش ما مربوط باشد.
اگر غیر از این عمل کنیم و مطالب بیربط را بیان کنیم چند آسیب را متوجه پژوهش ما میکند:
- موجب اضافهگویی در پژوهش میشود.
- نشاندهنده آن است که به هدف پژوهش خود تسلط کامل نداریم.
- انسجام و ارتباط درونی پژوهش ما را از بین میبرد.

در یادداشتبرداری و استفاده از منابع
گاهی اوقات یک پژوهشگر (به طور عمده مبتدی) در اینکه چه مطالبی را باید یادداشت کند مشکل دارد.
ناگهان خود را میان طیف گستردهای از نوشتهها و فیشهای یادداشت میبیند که ارتباطی با هم ندارند.
این مرحله از کار هم ارتباط تنگاتگی با بحث خوانش و مطالعه و بررسی متون دارد.
اگر از ابتدا مواردی در مرکز توجه پژوهشگر قرار گیرد که با اهداف ارتباط داشته باشند، استخراج مطالب نیز به درستی شکل میگیرد.
جداسازی و وجین مطالب غیرمرتبط بعد از یادداشتبرداری انرژی و زمان زیادی از یک پژوهشگر هدر میدهد.
با توجه به مطالب گفته شده شاید بتوان نتیجه گرفت که توجه مداوم به اهداف پژوهش موجب انسجام کلیت پژوهش ما میشود.
به عبارتی بعد از اینکه اهداف با مسئله و با همدیگر وابستگی و ارتباط پیدا کردند، اصل دیگر ایجاد ارتباط تمامی اجزاء با هدف است.
این مطلب براساس بسط و توسعه مطلب گفته شده در کتاب آقای دکتر قربانی تهیه شده است که ممکن است نواقصی داشته باشد.
از اینکه با اعلام نظر خود، در تکمیل این نوشته و بازکردن چشماندازی متفاوت در بحث پژوهش ما را یاری میکنید سپاسگزاریم.