نوشتن در واقع سهیم کردن دیگران در اندیشه ها و آراء خویش است. اینکه انگیزه های نگارش چیست و چگونه می توان آنها را از یکدیگر باز شناخت امر
چندان آسانی نیست. اما تجربه ها و نمونه های به دست آمده که در طول تاریخ مورد اشاره و استناد قرار گرفته است امکان می دهد که انگیزه ها را به انواع و مقوله هایی دسته بندی کنیم؛ هرچند ممکن است در نوشته ای واحد بتوان بیش از یک انگیزه را جست و جو کرد.
بسیاری از بزرگان دانش و معرفت دینی انگیزه اصلی نگارش را کسب رضایت خداوند دانسته اند و بدین ترتیب توصیه کرده اند که در نوشتن پیوسته جانب حق و انصاف و نیکی را رعایت کنیم. ابن خلدون می گوید: “شیفته آن باش که دست ها و انگشتان تو مطالب سودمند و نیکی بنویسند که در این دنیای فریبنده یادگاری نیک از تو به جا ماند، زیرا در روز رستاخیز و هنگام روبه رو شدن انسان با فرمان برانگیختن و حشر و نشر همه کردارهایش در پیش او نمودار می شود” (ابن خلدون، ۱۳۵۹، ص ۸۳۹).
تبدیل دانش شخصی به دانش اجتماعی انگیزه دیگری است که افراد را به نوشتن وا می دارد. انسان علاقه مند به ارتباط است. مایل است که از آراء و اندیشه های دیگران آگاه شود و دیگران را نیز از نیات درونی خود مطلع کند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.